معنی و مخالف کلمات درس دوازدهم فارسی چهارم ابتدایی

درس دوازدهم فارسی با عنوان «  اتّفاق ساده » درس ساده و جذابی است که در آن دانش آموزان با کلمات جدید و معنی آن‌ها آشنا می‌شوند. در این درس، معنی و مخالف کلمات درس دوازدهم فارسی چهارم ابتدایی به خوبی توضیح داده شده است تا بچه‌ها بتوانند تفاوت واژگان را بهتر متوجه شوند. یاد گرفتن این کلمات کمک می‌کند تا هم در نوشتن و هم در صحبت کردن قوی‌تر شده و با تمرین کردن واژه‌ها، دایره لغات‌شان برای بیان بهتر احساسات، بزرگتر شود. این درس فرصتی برای یادگیری مهارت‌های جدید و رشد زبان فارسی به‌صورت ساده و قابل فهم است.

معنی شعر درس اتفاق ساده

آن روز شیشه‌ها را باران و برف می‌شست

من مشق می‌نوشتم و پروانه ظرف می‌شست

یعنی آن روز باران و برف می‌بارید و پنجره‌ها را خیس می‌کرد. من در حال نوشتن مشقم بودم و خواهرم پروانه ظرف‌ها را می‌شست.

وقتی که نامه‌ات را مادر برای ما خواند

باران پشت شیشه آرام و بی‌صدا ماند

وقتی مادر نامه تو را برای ما خواند، باران هم آرام شد و بی‌صدا پشت پنجره ماند، انگار می‌خواست صدای مادر را بشنود.

در آن نوشته بودی حال تو خوبِ خوب است

گفتی که سنگر ما در جبهه جنوب است

در نامه نوشته بودی که حالت خیلی خوب است و گفتی محل سنگر شما در جبهه جنوب است.

گفتی که ما همیشه در سایه خداییم

گفتی که ما قرار است این روزها بیاییم

گفته بودی که همیشه زیر حمایت خدا هستید و قرار است به زودی به خانه بازگردید.

از شوق سطر آخر مادر بلند خندید

چشمان مهربانش برقی زد و درخشید

وقتی مادر سطر آخر نامه را خواند، خیلی خوشحال شد و بلند خندید؛ چشمان مهربانش برق زد و درخشید.

یک قطره شبنم از گلبر روی برگ غلتید

یک قطره روی شیشه مثل تگرگ غلتید

یک قطره شبنم از گلبرگ افتاد و روی برگ غلتید. یک قطره باران هم روی شیشه مثل تگرگ به آرامی حرکت کرد.

یک قطره از دل من بر روی دفتر افتاد

یک اتفاق ساده در چشم مادر افتاد

یک قطره اشک از دل من روی دفتر افتاد. آن قطره ساده باعث شد مادر هم اشک‌هایش را نشان دهد.

باران پشت شیشه آمد به خانه‌ی ما

آرام دست خود را می‌زد به شانه‌ی ما

انگار باران پشت پنجره به خانه ما آمده بود و آرام دستش را روی شانه ما می‌زد، انگار که ما با هم خوشحال بودیم.

معنی کلمات درس دوازدهم فارسی پایه چهارم ابتدایی

حسرت خوردن: افسوس خوردن یا پشیمانی از چیزی که دست‌یافتنی نیست یا از دست رفته است.

حسرت: اندوه ناشی از فقدان یا نبود چیزی که دوست دارید.

شوق: حال و هوای انگیزه و اشتیاق شدید برای انجام کاری یا رسیدن به هدف.

حومه: اطراف یا کناره‌های یک مکان، به‌ویژه منطقهٔ خارج از مرکز شهر یا شهرک‌های اطراف یک شهر.

مختصر: کم‌ حجم و کوتاه، نه زیاد، خلاصه و موجز.

پاسبانی: نگهبانی و مراقبت از اموال یا امنیت یک محل یا مجموعه.

مثل: واژه‌ای که برای تشبیه یا نمونه‌برداری استفاده می‌شود؛ معنای مشابه یا راهنمایی برای درک بهتر یک مفهوم.

گمان: باور یا فکر بدون قطعیت مطمئن، حدس و احتمالی ذهنی.

سرایت کند: منتقل شدن یا گسترش یافتن از کجا به جای دیگر.

غلتید: به آرامی یا به تدریج به روی سطح دیگری حرکت کردن یا چرخ خوردن.

بی‌صدا: بدون صدا، ساکت.

صمیمی: دوستانه، با دل و جرات و همدل بودن؛ ارتباط نزدیک و دوستانه.

ازگوشهٔ چشم نگاه کردن: نگاه پنهانی یا کنجکاوانه از زاویهٔ چشم؛ نگاه غیرمستقیم.

اسرار: رازها، امور پنهان که نباید فاش شوند.

اکنون: حالا، در زمان حاضر.

شبنم: قطرات آب کوچک و لطیف که بر روی سطح اشیاء در صبح می‌نشینند.

اندیشه: فکر کردن، آماده‌سازی ذهنی برای تصمیم یا نوشتن.

فراوان: خیلی زیاد، بسیاری.

مثل: در برگیرندهٔ نمونه یا نمونه‌های مشابه برای تشبیه یا توضیح.

توصیف: بیان ویژگی‌ها و جزئیات چیزی یا کسی.

ظلم: رفتار ناعادلانه یا بی‌انصافی؛ انجام کارهای ظالمانه یا ستم به دیگران.

انتخاب: گزینش یا برگزیندن از بین گزینه‌ها یا امکانات.

کلمات متضاد درس دوازدهم فارسی پایه چهارم ابتدایی

آغاز — پایان

روشنایی — تاریکی

نیکی — بدی

زیبا — زشت

گرم — سرد

ضخیم — نازک

قبل/اول — بعد/آخر

طولانی — کوتاه

دانایی — نادانی

دشوار — آسان

واقعی/حقیقی — مجازی/کاذب

بزرگ — کوچک

نزدیک — دور

بالا — پایین

بیرون — داخل

       تازه و نو — کهنه

شادمان — غمگین/ناراحت

راست — چپ

واقعی — ساختگی

پاسخ — سوال

کارآمد — ناکارآمد

پرهیزگار/آرام — پرخاشگر

کلمات هم خانواده درس دوازدهم فارسی پایه چهارم ابتدایی

سطر: سطری، سطرها

حسرت خوردن: حسرت‌خوردن، حسرت‌کشیدن

حسرت: حسرت‌مند، حسرت‌بار

شوق: شوقی، شوق‌ناک

حومه: حوالی، حومه‌ای، حومه‌نشین

مختصر: مختصرگون، اختصاری

پاسبانی: پاسبان، پاسبانی‌ها

مثل: مثلاً، مثال، امثال

گمان: گمانه، گمانی

سرایت کند: سرایت کردن، ساری

غلتید: غلتیدن، غلتان

بی‌صدا: بی‌صدای، بی‌صداگونه

صمیمی: صمیمیت، صمیمی‌تر

اسرار: سری، اسرارآمیز

اکنون: کنون، هم‌اکنون

شبنم: شبنمی، شبنم‌وار

اندیشید: اندیشه، اندیشه‌ورزی

فراوان: فراوانی، کثرت

توصیف: وصف، توصیفات

ظلم: ظالم، مظلوم

انتخاب: منتخب، انتخابی

کلمات مهم املایی درس دوازدهم فارسی پایه چهارم ابتدایی

محله، خرمشهر، محل تولد، حومه، مختصر، وضع، عادت، متولد، حضرت، پهلوی، متوجه، پنهان، ناپسند، اسرار، شخص، اتفاق، مشق، ظرف، خواند، اشتیاق، بی‌صدا، جبهه، شوق، سطر، قطره، کارگاه، بدجنس، غلتید، شبنم، اندیشه، فراوان، توصیف، ظلم،جوراب بافی،  انتخاب، حسرت، حسرت خوردن، گمان، مثل، سرایت، صمیمی، اسرار، اکنون، از گوشه چشم نگاه کردن، قفسه، بوستان، چهره.

نتیجه گیری

درس دوازدهم با عنوان «اتفاق ساده» به ما می‌آموزد که چگونه یک حادثه ساده می‌تواند احساسات و ارتباطات خانوادگی را به تصویر بکشد. در این درس، با واژگان مهم و هم‌خانواده‌ها آشنا می‌شویم و تفاوت معانی واژه‌ها و متضادهای آن‌ها را یاد می‌گیریم تا بتوانیم متن‌هایی روان و قابل فهم بنویسیم. هدف این درس افزایش دایره واژگان، تقویت مهارت خواندن و نوشتن است تا دانش‌آموزان بتوانند بهتر احساسات خود را بیان کنند و متن‌های ساده اما معنادار بسازند. در نهایت این درس پایه‌ای مستحکم برای آشنایی با زبان فارسی غنی و کاربردی فراهم می‌کند و به رشد زبان آموزان در مسیر آموزش کمک می‌کند. رعایت نکات املا و کاربرد دقیق واژگان نیز از اهمیتی بالایی برخوردار است تا زبان آموز با اعتماد به نفس بیشتر در نوشتار و قرائت پیش برود.